به درون بوستان گام میگذارم، شاخههای درختان با تکانههاشان در باد پاییزی، انگار دستانی که مرا بهسوی سازه قجری موزه راهنمایی میکند؛ چه کوشکی، سازش سنت و مدرنیت! ساختمانی کهن که هنری مدرن را در پناه خود گرفته است. فریبا سلیمانی-سرپرست موزه گرافیک ایران: «در حقیقت مرتضی ممیز ـ بنیانگذار انجمن طراحان گرافیک و پدر گرافیک ایران ـ سببساز گامهای نخست ایجاد موزه بوده است. او یک کمیته به سرپرستی استاد مجید بلوچ(از بنیانگذاران موزه گرافیک ایران) در سال ۱۳۷۹ شکل میدهد و وظیفهاش را گردآوری آثار گرافیکی ایران بر میشمرد.» «استاد بلوچ ـ نخستین ایرانی برنده جایزه آمریکا در قلمرو تبلیغات در سال ۱۳۴۲- سالهای درازی از زندگی و زیست خود را عاشقانه به گردآوری کارهای گرافیکی ایران پرداخته است تا در سال ۱۳۸۸ که گنجینه کارها را تا اندازهای کامل میکند و به ۲۵۰۰ پوستر میرساند.» «استاد بلوچ با همکاری انجمن طراحان گرافیک ایران به اندیشه برپایی یک نمایشگاه به نام «گنجینه بیمکان» میافتد تا از این راه، به مکانی برای هنر گرافیک ایران دست یازد. از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ چهار نمایشگاه دیگر نیز برپا میکند با نامهای نمایشگاه پوسترهای تئاتر، نمایشگاه موسیقی، نمایشگاه پوسترهای هنرهای تجسمی و یکی هم به مناسبت روز موزه که شماری از پوسترهای خاطرهانگیز را در بر میگرفت.» «استاد بلوچ و دیگر هنرمندان با رایزنیهای فراوان، سرانجام در سال ۱۳۹۳ توانستند زمینه دستیابی هنر گرافیک را به ساختمان قاجاری کنونی فراهم آورند؛ که آنزمان بازسازیاش به پایان رسیده بود.» «سازه کنونی، توامانی از بافت سنتی معماری ایران و مهندسی نوین، برای پایانههای دوران قاجار است و به لحاظ تاریخی همسرگذشت هنر گرافیک ایران؛ چون سرچشمه این هنر نیز از پایانههای دوران قاجار در ایران جوشیده و بالیده و تا امروز پیش تاخته است.» «کوشش ما بر این است که بگوییم موزه گرافیک برخلاف موزه هنرهای معاصر، تخصصی است یا این که گستره کاربرد گرافیک تا کجاهاست و این که پشت هر آگهی تبلیغاتی، یک طراح گرافیست نشسته است که با خلاقیت خود یک کار نو برای جذب مردم میآفریند. حقیقت این است تا زمانی که موزه گرافیک نبود و آثار در ریخت تخصصی و گرافیکی به نمایش در نمیآمد، آشنایی همگانی مردم با هنر گرافیک نیز رخ نمیداد.» «موزه گرافیک ایران با گردایهها(مجموعههای) خود و برگزاری نمایشگاهها و کوشش برای شناساندن کارهای هنری در این قلمرو و برپایی کارگاههای آموزشی میکوشد ارزش طراحی گرافیک را در گوشههای زندگی مردم پدیدار کند و بسترساز نوافکنیهای دیگر برای آینده گرافیک ایران باشد.» «موزه گرافیک که با هدف نگهداری، پژوهش و نمایش میراث طراحی گرافیک در سازه تاریخی «اربابهرمز» پایهگذاری شده، دربردارنده کارهای ارزشمند و نایاب از پیشگامان گرافیک مدرن تا طراحان دوران کنونی است.» * گشایش با شکوه موزه در سال ۱۳۹۳ موزه گرافیک ایران با برگزاری نمایشگاهی از گزیدهکارهای گنجینه موزه(پوستر، جلد کتاب و نشان) گشایش مییابد با نام «هر طراح یک اثر»! سخنان فریبا سلیمانی در این مورد: «پس از آن نیز برپایی نمایشگاه چشمان کودکی که درباره نخستین کتابهای کودک چاپ رنگی در ایران بود. نمایشگاه دیگر موزه پوسترهای روز جهانی کودک بود و سپس نوبت به یکی از استادان گرافیک ایران رسید که در سال درگذشتاش(۱۳۹۴) نمایشگاهی از کارهای گرافیکیاش برپا شد.» «نکوداشت فوزی تهرانی بر ۲ پایه بود؛ نخست گزینه پوسترها، طراحیهای روی جلد کتابها و نشانهای هنرمند را در بر میگرفت؛ و در بخش دوم نیز کارهای طراحی گرافیک دیگر طراحان ایرانی، همچون روایتی کاملگر، زمینه و زمانه این هنرمند را آشکار میکرد. پوسترهای به نمایشدرآمده در «تالار ارباب هرمز» نیز روند کُنشوری هنرمند را در دهه ۵۰ خورشیدی پی میگرفت. ورود به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سالهای نخست دهه ۴۰ و همکاری او با کارگاه(آتلیه) گرافیک رادیوتلویزیونملیایران سبب شد تا فوزی تهرانی در دگرگونیهای فرهنگی و هنری دهه۵۰ پدیدهای باشد. پوسترهای فوزی، بازگفتی(روایتی) از رویدادهای آن دوران است که در گذشته بارها در نگارخانههای ایران(قندریز)، گالری زروان، گالری سیحون، تئاتر شهر، موزه هنرهای معاصر تهران و جشنهای هنر بازتاب یافته است.» «ما در برنامهریزیهای خود سیر تاریخی گرافیکی دهه ۲۰ و ۳۰ را لحاظ کردهایم؛ که یکی از آنها در ریخت نمایشگاه در سال پیش اجرا شد. اینک نیز نمایشگاهی به مناسبت روز کودک داریم که در برگیرنده پوسترهایی است که با نشاندادن کتابخواندن جانورانی مانند موش و گربه میکوشد کودکان را به کتابخواندن بیانگیزد؛ یا پوسترهایی که شور کودکان را به کتاب نشان میدهد؛ این نمایشگاه تا یکماهونیم دیگر برپاست.» «پوسترهای روز جهانی کتاب کودک از سال ۱۹۶۷ میلادی به انگیزه زادروزهانس کریستین اندرسن، نویسنده مشهور دانمارکی در دوم آوریل هر سال به نام روز جهانی کتاب کودک برای دمیدن عشق کتاب و گَروِش مردم به کتابهای کودکان، گرامی داشته میشود. هر سال از سوی نهاد جهانی کتاب کودکIBBY یک نویسنده برجسته، پیامی برای کودکان جهان مینویسد و یک تصویرگر مشهور، طراحی و تصویرسازی پوستر پیام را انجام میدهد. در این مورد ۲۲ پوستر از سالهای گوناگون این جشنها در «تالار اربابهرمز موزه گرافیک ایران» به نمایش گذاشته شده است.» «پس از نمایشگاه کنونی، برنامه دیگر نمایشگاه دورانهای تاریخی است که دربرگیرنده کارهای دهه ۱۳۴۰ است که زمانِ به فرازرفتنِ گرافیک ایران بود؛ آنگاه به سراغ گرافیک دهههای ۵۰ و ۶۰ خواهیم رفت که پیمایش بالندگی هنر گرافیک ایران را به مردم بشناسانیم.» * گرافیک در زندگی روزانگی مردم انجمن طراحان گرافیک ایران، بازوی جلوبرنده موزه در برگزاری نمایشگاه و پژوهش هنر گرافیک است. فریبا سلیمانی: «سازه موزه از آنِ سازمان زیباسازی شهر تهران است، اما گنجینه کارهای هنری برای انجمن طراحان گرافیک ایران است؛ در حقیقت گردانندگان موزه، شکلیافته از اعضای انجمن طراحان گرافیک ایراناند؛ اما هزینههای مالی موزه را سازمان زیباسازی شهرداری تهران به دوش دارد.» «راستش هنر گرافیک در ایران، برخلاف هنر مجسمهسازی یا نقاشی، برای مردم هنوز ناشناس مانده است و برای همین این موزه پاگرفت که این هنر مدرن را بشناساند و مردم بدانند در زندگی روزانگی خود با هنر گرافیک دمخورند و با نمادهای آن در خانه و شهر سروکار دارند.» «سال نخست گشایش موزه گرافیک، مردم فقط برای ویژگی معماری ساختمان موزه میآمدند، ولی کمکم به سوی آثار گرافیکی نیز کشیده شدند و با این کنجکاوی که گرافیک چیست؟» «در سال نخست گشایش موزه، کوشش ما شناساندن هنر گرافیک بود، ولی اینک کمی آشنایی با هنر گرافیک برای مردم بازدیدکننده به وجود آمده است و میدانند که(برای نمونه) یک بستهبندی که در هر خانهای وجود دارد، در شمار کارهای گرافیکی است و همچنین لوگوی روی کفش یا روی جامهای که میپوشند یا تبلیغاتی که در شهر میبینند.» * گرافیک هنر مدرن به گفته فریبا سلیمانی در سال ۱۳۹۴ شمار بازدیدکنندگان از موزه گرافیک کم بود، ولی از سال ۱۳۹۵ بازدیدکنندگان بیشتر شدند و به ۳ برابر رسیدند که بسیار جالب است. «اینک ما در روز گشایش هر نمایشگاه، بیش از ۱۰۰ بازدیدکننده داریم که دوستدار هنر گرافیک و ویژگیهای آنند. استادان دانشگاهِ عضو انجمن طراحان گرافیک نیز پای دانشجویان خود را به انگیزه برگزاری هر نمایشگاه، به موزه گرافیک میکشانند تا به موزهرفتن مدام، خو بگیرند. ما نیز با برگزاری هر نمایشگاه، به دانشجویان و هنرجویان گوناگون از راه شبکههای اجتماعی، برای بازدید فراخوان میدهیم؛ با هنرستانها نیز از راه پرپایی کارگاههای آموزشی(ورکشاپها) در ارتباطایم و تا کنون یک ورکشاپ درباره «شیوه طراحی پوستر برای کودکان» داشتهایم که هم ویژگی آموزشی داشته و هم زمینهساز آشنایی نوجوانان هنرستانی با این هنر را فراهم آورده است؛ همزمان نیز آثار همان نوجوانان در تالار موزه به نمایش درآمد. ورکشاپ دیگر ما در فضای باز انجام شد که بازخور بهتری داشت.» «همزمان با نمایشگاه(از چشمان کودکی) نشستی هنری نیز داشتیم که یک نویسنده و دو تن از طراحان در باره «گرافیک برای کودک» سخنرانی کردند. هر از چندگاه چنین نشستهایی تخصصی در موزه گرافیک ایران برگزار میشود؛ مانند دومین نشست تخصصی موزه گرافیک(بینش دیداری و ساختار زیباییشناسی تصویرسازی کتاب کودک) که به مناسبت هفته ملی پژوهش و در راستای نمایشگاه «با چشمهای کودکی» که بازنمایی ۱۰۰ سال تاریخ طراحی و چاپ کتاب کودک بود، برگزار شد و مرتضی سهی در آن به بررسیِ ادراک زیبایی، جایگاه تصویرگری در بنیانهای هنری گذشته و ضوابط فرهنگ تصویری در دورانهای تاریخی پرداخت و به مولفهها و ساختار زیباییشناسی در تصویریشدن متن اشاره کرده است.» «در راستای برگزاری نمایشگاه «با چشمهای کودکی» نیز یک نشست تخصصی طراحی گرافیک و تصویرگری کتاب کودک در موزه گرافیک ایران برگزار شد که مصطفی رحماندوست پیرامون «داستان و شعر کودک»، ابوالفضل همتی آهویی در باره «سیر تولید و تحول کتاب کودک با تمرکز بر تصویرسازی دهه۶۰» و بهرام کلهرنیا در مورد «اثر تصویرگری کتاب کودک بر روزگار و جامعه» سخنرانی داشتند.» «ناگفته نماند که در نمایشگاهها اگر کارهای هنری خیلی تخصصی باشد، خود من برای راهنمایی، خدمت بازدیدکنندگان هستم و برای دیگر نمایشگاهها نیز راهنمای موزه حضور دارد.» * همگامان دلسوخته «هدف موزه گردآوری، رهبانی و نمایش است از هرآنچه به نام تاریخ گرافیک ایران وجود دارد.» این سخنان، استاد مجید بلوچ ـ گرافیست پیشکسوت است؛ او در ادامه سخنانش میافزاید: «کوشیدهایم با گردآوری کارهای پراکنده پیشگامان و نیز سازوکارهای آنان، اشیایی ارزشمند از میراث طراحی گرافیک ایران در یکجا(موزه گرافیک) فراهم آوریم که در این میان، ابزار کار ویژه برخی استادان گرافیک ایران نیز دیدنی است.» «بسیاری از مردم هنوز نمیدانند که ما در خاورمیانه، نخستین کشوری هستیم که موزه گرافیک داریم(با گنجینهای از کارهای بزرگان گرافیک ایران) که نمونهاش را فقط در آسیا و در کره جنوبی و ژاپن میتوان سراغ گرفت.» «در آغاز، کار ما(به پیشنهاد زنده یاد استاد مرتضی ممیز، گردآوری کارهای بزرگان گرافیست ایران بود که گم شده بودند یا بودند و پیداشان نبود. ما در این سالهای دراز یا اصل کارها را گرفتیم یا از کارها و خود گرافیستها عکس انداختیم؛ تا این که آرشیو تا اندازهای کامل شد و تا امروز به ۱۲ هزار کار هنری رسیده است و دستاورد بزرگی به حساب میآید.» «جالب است بدانیم که در سند تاریخی موزه گرافیک ایران دستینه دکتر مسجدجامعی ـ عضو شورای شهر تهران، است؛ از پیشروان پیشکشِ ساختمان دوران قاجار به انجمن طراحان گرافیک ایران برای شکلیابی موزه است. مسجدجامعی چه پیشتر که در وزارت ارشاد بود و چه سپس در شورای شهر، نگاهش به هنر و هنرمندان، ماسوای پیچیدگیهای سیاست بود. اینک نیز او گاهی آدینهها راه میافتد و بیخبر به موزه گرافیک میآید و گشتی میزند و میرود.» * تکاپوی پیوند با جهان «ارتباط ما با دنیای هنر در جهان کم است. شوربختانه هنر گرافیک که به نسبت دیگر هنرها کاربرد بیشتری در اجتماع دارد، به سببهایی نزد مردم ایران شناخته نیست و با داشتن استادان بزرگ گرافیک و برنده جایزههای بزرگ جهانی، در جهان نیز ناشناس مانده است. امیدوارم موزه گرافیک ایران در راه شناساندن هنر ایرانیان به جهانیان، پویش موفقی داشته باشد.» استاد مجید بلوچ به سخنانش میافزاید: «ما در گذشته، دورههای بیینال(دوسالانه) داشتیم و خیلی میکوشیدم که انجمن گرافیک ایران مجری آن باشد، زیرا انجمن، شکلگرفته از حرفهایهای گرافیک ایران یا استادان دانشگاه و طراحان برجسته است. به هررو برآیند دوسالانهها بسیار خوب بود و ۱۰ بیینال به سرانجام رسید و از آنجایی که جهانی بود، گرافیستهای خارجی نیز شرکت داشتند؛ با برخی از آنان که از راه انجمن، ارتباط شخصی داشتیم، انجمن از آنان کار میگرفت و میخواست که به نام گرافیست یا داور در بیینالها شرکت کنند.» «آن بیینالها دیگر از سوی انجمن برگزار نمیشود و وزارت ارشاد هم خود را از آن کنار کشیده است. گرافیک ایران با همان بیینالها کمکم به جهان شناحته میشد؛ نمونهاش هم آوردن یک گرافیست بزرگ فرانسوی (آلن لوکرنک) از سوی انجمن گرافیک به ایران بود که چنان شیفته خوشنویسی ما در گرافیک شده بود که یکی از نمایشگاههای ایران را برای نمایش به شمال فرانسه برد.» «به هررو اگر چه گرافیک ایران برای جهانیان بیگانه است، اما این از ارزش هنرمندان این شاخه و هنر ایرانی نمیکاهد. در فرایند شکلگیری گرافیک حرفهای ایران، اینک نامدارانی مانند نورالدین زرینکلک(نخستین ایرانی برنده جایزه بزرگ سن کریستین اندرسن)، آیدین آغداشلو، ابراهیم حقیقی، محمدبهرامی، محمداحسایی و استاد بریرانی دیده میشوند.» * پیشینه کوشک ارباب هرمز بر پایه نشانههای تاریخی، مجیدآباد یا «ارباب هرمز»، کوشکی به جای مانده از دوران قاجار است که در یک آبادی به همین نام قرار داشته است. نخستین مالک این زمینها که به روشنی در بنچاقها از آن نام برده شده، حاجمحمدخان ابری بسطامی(حاجبالدوله) است که پس از او به فرزندش محمدحسینخان مشیر خلوت رسید و در زمان مظفرالدینشاه قاجار به دست میرزا نصرالله ناصرالسلطنه افتاد. پس از چیرگی مشروطهخواهان بر تهران، لطفعلی امیرمفخم، فرزند امامقلیخان بختیاری، بر زمینها دست گذاشت و سپس فرزندش ابوالقاسمخان بختیار میراثدار شد. هرمز آرش(اربابهرمز) از زرتشتیان کوی خیرآباد یزد پس از بازگشت از هند با کار و کوشش خود در سال۱۳۲۷ خورشیدی، تهرانپارس کنونی را که نزدیک به ۳۶ میلیون مترمربع و دربرگیرنده ۳ آبادی مجیدآباد، مهدیآباد و حسینآباد بود، از همسر شومرده(بیوه) ابوالقاسمخان بختیار خریداری کرد. امروز «کوشک اربابهرمز» در همان زمینهای خریداریشده است که در آغاز در «باغ اناری» به گستره یک میلیون مترمربع ساخته شد و اینک ۴۲ هزار مترمربع از باغ برجاست. کوشک اربابهرمز با گستره نزدیک به ۹۰۰ مترمربع در آغاز در ۲ آشکوب، به همراه یک زیرزمین کوچک ساخته شد. سرشت(شاکله) آن متفاوت از ریخت نخستین آن است. بر پایه شواهد میدانی و گمانهزنیهای مرمت ساختمان، سازه ساختمان نخستین، با الگوبرداری از کوشکهای ایرانی و در ریخت کوچکتر بوده است که در سالهای پس از آن به شکل کوشک تابستانی و با فضای بازتر درآمد و در پایان به دست اربابهرمز، از گوشه شرقی و غربی گسترد و بزرگتر شد. این سازه در سال ۱۳۸۴ با شماره ۱۴۶۱۰ به سیاهه «بناهای ملی کشور» راه یافته است. ع٫درویشی منبع